زمستان سخت

کیخسرو شهریار آرمانی و آیینی ایران است. از این روی هنگامی که به بزرگترین کارزار خویش که همانا در بندافکندن و کشتن افراسیاب تورانی است، دست می‌یابد، در فرازنای شکوه فرمان‌روایی به ناگاه پادشاهی را رها می‌کند و به پارسایی و پرهیز روی می‌آورد و کار جهان خاکی را فرو می‌گذارد تا زنده به مینو (جهان نهان) راه ببرد. این راه‌بردن بدین‌سان در داستان آمده است که کیخسرو با تنی چند از پهلوانان نامدار ایرانی به کوهی می‌رسد. کیخسرو همراهان را بدرود می‌گوید و در آن کوه در میانه برف و بوران از دیدگان ناپدید می‌شود.
آخرین پیوند کیخسرو با گیتی با جهان پست در برف رخ می‌دهد، چنانکه گویی برف مرز میان گیتی و مینو است. کیخسرو با گذشتن از برف و نهان شدن در آن به جهان دیگر که جهان جاوید و جان است، راه می‌برد. کیخسرو از سیاهی گیتی و تن به یکبارگی می‌رهد سراپا به سفیدی می‌رسد. این سفیدی آغازی است برای آنکه به پیراستگی و پالایش بازپسین دست بیابد و به جهان نهان به نزد آفریدگار راه بجوید.


دفتر مرکزی تهران – ۲۵ دی‌ماه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *